رفتن به مطلب
ایران سی اف سی

دانلود رمان نفوذ دو ناشناس نودهشتیا

امتیاز دادن به این موضوع:


براي جلوگیری از تکراری شدن تاپیک ها قبل از ارسال از قسمت جستجوی سایت استفاده کنید. تاپیک های تکراری حذف خواهند شد.

تاپیک ها باید در انجمن های مناسب زده شوند. قبل از ارسال تاپیک عنوان انجمن را بخوانید.

ارسال‌های توصیه شده

دانلود رمان نفوذ دو ناشناس نودهشتیا

دانلود رمان نفوذ دو ناشناس نودهشتیا

دانلود رمان نفوذ دو ناشناس نودهشتیا

دانلود رمان نفوذ دو ناشناس نودهشتیا

سوار ماشین شدم قصد داشتم واسه ناهار کباب بگیرم برم خونه مادرجون….. جلوی رستوران نگهداشتم وارد رستوران شدم سفارش دوتا کباب برگ دادم بود…… ١١ یه ربع منتظر موندم تا اماده شد نگاهی به ساعت مچی روی دستم کردم ساعت خب تا میام برسم اونجا یه ربعیم توراهم…… از ماشین پیاده شدم…. دزدگیرو زدم کباب برگارو گرفتم به یه دستم رفتم پشت در کلیدو از تو کیفم دراوردم تو در چرخوندم در باز شد…… از دالان مادرجون رد شدم…. صدا از تو خونه میومد انگار مادرجون مهمون داشت…. هرلحظه که به حیاط نزدیک تر میشدم قلبم تند تر میزد …… به گوشام اعتماد نداشتم میخواستم صدا مادرجون بزنم وقتی وارد حیاط شدم با دیدنش حرف تو دهنم خشک شد…… باورم نمیشد روبه روم وایساده باشه….. دوتایی به هم دیگه زل زده بودیم ……. نه من حرف میزدم نه اون…… شاید هردومون بعد از این چندسال از کرده ی خود پشیمون بودیم …….

شاید …… شاید فقط یه ذره دلتنگ رستا بوده که اومده…… باورم نمیشد این مردی که روبه روم وایساده پدرمه…… پدری که تموم موهاش سفید شده بودن وچشمای سبز رنگ خوشگلش هیچ برق خوشحالی نداشتن…. کمری که شاید خم تر شده بود…. بابا بی توجه به من روشو ازم گرفتو به سمت خونه رفت…. خواستم برگردم که با صدای رایان متوقف شدم رایان؛ رستا برگشتم طرفش جان رستا رایان:خوبی؟ _اهوم رایان؛ نمیخوای بپرسی واسه چی اینجاییم _واسه چی؟ رایان؛ قرارشد بریم شمال گفتیم یه سر به مادرجون بزنیم _اهان من دیگه باید برم چهره ی رایان غم گرفتو گفت کجا رستا بیا بریم داخل تا تموم شه _نه رایان جان من باید برم رایان؛ مادرجون ماهی کبابی درست کرده ها _نوش جونت رایان؛ رستا جون من نرو چند قدمی جلو رفتم دستای رایانو تو دستم گرفتمو گفتم…. _رایان بهتره من برم دوست ندارم مامان وبابا اذیت بشن درضمن دفعه ی اخرت باشه جونتو قسم میخوری رایان که مشخص بود ناراحت شده اروم زیر لب گفت باش _حالام برو داخل

نوشته دانلود رمان نفوذ دو ناشناس نودهشتیا اولین بار در نودهشتیا| 98ia | دانلود رمان جدید پدیدار شد.

نمایش متن کامل

سلام به همه 8->

یه مدت نبودیم L-)

الانم نیستیم :-?

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در تاپیک ها، اگر سوال يا نظر خاصي نداريد لطفا فقط از دکمه می پسندم و ... استفاده کنيد. نظراتي مانند مرسی، خوب بود، ممنون و ... شامل اسپم هستند و باعث کاهش کيفيت پست ها مي شوند.

بالا آوردن تاپیک ها و پست ها قبل از 48 ساعت ممنوع است و موجب حذف آنها خواهد شد.

لطفا به جای بروز کردن تاپیک های قدیمی در نظر شروع یک تاپیک جدید باشید مگر این که لازم به بروزرسانی تاپیک مربوطه باشد.

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفا قبل از عضویت و همکاری با ما قوانین را مطالعه کنید.