رفتن به مطلب
ایران سی اف سی

اگر مردان این نکته ها را درباره زنان می دانستند!…!

امتیاز دادن به این موضوع:


براي جلوگیری از تکراری شدن تاپیک ها قبل از ارسال از قسمت جستجوی سایت استفاده کنید. تاپیک های تکراری حذف خواهند شد.

تاپیک ها باید در انجمن های مناسب زده شوند. قبل از ارسال تاپیک عنوان انجمن را بخوانید.

ارسال‌های توصیه شده

کتاب «رک و پوست کنده» با زیر عنوان احوال ما زنان شامل یادداشت‌های مطبوعاتی آسیه جوادی (ناستین) در مورد زنان، کمتر از یک سال پس از انتشار به چاپ سوم رسید. ناستین در این کتاب و در قالب ۵۴ یادداشت‌ روزانه خود به طرح مسائل، دغدغه‌ها و مشکلات دنیای زنان پرداخته است.

شوخ طبعی و بیان طنازانه نویسنده در کنار نگاه غیرجانبدارانه او و بررسی روانشاختی مشکلات و مسائل زنان و بیان دغدغه‌ها و گاه وابستگی‌های آنها با نگاهی نقادانه از مهم‌ترین ویژگی‌های نثر این کتاب به شمار می‌رود.

در بخشی از متن این کتاب می‌خوانیم: «اگر مردان می‌دانستند که دل زنان چه آسان نرم می‌شود، این همه دعوا و طلاق نبود. گاهی یک شاخه گل و از آن مهم‌تر نگاهی یا جمله‌ای به موقع می‌تواند کار گردن‌بند گرانبهایی را بکند که شاید هرگز به گردن آویخته نشود. نمی‌فهمم که چرا برای آنها (مردان) راحت‌تر است از پول مایه بگذارند تا احساساتشان…»

«رک و پوست کنده» شامل ۵۴ داستان است که «آزارهای ما زنان»، «بازی‌های ما زنان»، «پزهای ما زنان»، «تبعیض‌های ما زنان»، «ترس‌های ما زنان»، «ترفندهای ما زنان»، «توقع‌های ما زنان»، «حسدهای ما زنان»، «غم‌های ما زنان»، «کلک‌های ما زنان»، «مشکل‌های ما زنان»، «یکه تازی‌های ما زنان»، «ما زنان» برخی از عناوین آن‌ها هستند. داستان ها و یا فصل های این کتاب بعد از یک روایت ملموس و اجتماعی و گاه بازگشت به گذشته ها، یک نکته اخلاقی و پندآموز برای خانم ها و البته آقایان دارد و از جهاتی خواندنش برای زوج های جوان و یا آنها که قصد ازدواج دارند، به شدت توصیه می شود. بخشی از داستان «پُزهای ما زنان» را در ادامه می‌خوانید:

«دستکش‌های سیاه بدون انگشتش را که تازگی دخترش از تورنتو فرستاده بود دستش کرده بود. لباس تنگ و کوتاه مشکی پوشیده بود تا اندام قلنبه سلنبه‌اش را باریک‌تر نشان دهد. پاهایش را روی هم انداخته و سرش را بالا گرفته بود. با موهای پرکلاغی شده و ابروهای تتو کرده شمشیری رو به بالا، الحق که دیدارش ستمی بود بر بینندگان.

آن روز با شوهرش که بزرگتر خانواده محسوب می‌شد، آمده بودند بله‌بران دختر برادر شوهرش. بیست نفر از دامادن در مقابل شش نفر از عروسان در صندلی های روبروی هم صف آرایی کرده بودند. بعد از سکوت مرگبار دو قبیله، این او بود که با صدای بلند و تیز خود با خنده ای مصنوعی گفت: «لشکرکشی کردید.»

با چشمکی به من که کنارش نشسته بودم آهسته گفت: «یه نفر باید یخ ها رو بشکنه.»

با نگاه‌هایی که آن قبیله به یکدیگر کردند، فهمیدم نه تنها یخ‌ها شکسته نشد بلکه کلفت تر شد. چندین بار در مراسم مختلف او را دیده بودم. با وجود سعی فراوان سالیان، نتوانسته بود با رفتار پرنخوتش – به علت زشتی ظاهری و باطنی‌اش – اعتباری بیافریند. هر نوبتی که او را می‌دیدم وقتی سلام می‌کردم با ادایی عجیب پر از افاده به من می گفت:« اِ وا، ببخشید شما را ندیدم.» یا «چقدر عوض شده‌اید شما را نشناختم…»

اطلاعاتی که خویشاوندان از او به دست می‌دادند حاکی از زنی بدون معاشرت و بداخلاق بود که شوهر درس خوانده، فهیم و خوشگل خود را چون بره به دنبال می کشید. شاید هم حرص زنان بیشتر از همین درآمده بود…» *

همچنین در بخشی از «پیری‌های ما زنان» از این مجموعه می‌خوانیم: «بعد از مدت‌ها امروز از خانه بیرون آمدم تا بروم دنبال کارهای بیمه که باید شخصا انجام می‌دادم. از توی پارک رد شدم. راه زیادی نرفته بودم اما نمی‌دانم چرا خسته شدم. روی نیمکت پارک نشستم تا اندکی خستگی در کنم پیرمردی که در آن طرف نیمکت نشسته بود سر صحبت را باز کرد. از بیمه حرف زدیم، مرا راهنمایی کرد که کجا بروم و چه کار بکنم. فکر کردم چه خوب شد آن آقا را دیدم. پا شدم بروم دیدم ساعت نزدیک دوازده و نیم است. تا من برسم اداره تعطیل شده است. برگشتم. وقتی به ساعت نگاه کردم دیدم یک ربع به دو است این اواخر چرا ساعت‌ها زود می‌گذرد. خب یک روز دیگر زودتر راه می‌افتم و یادم باشد که از توی پارک رد نشوم.» *

به گزارش خبرآنلاین، در بخش «درددل‌های ما زنان» نیز داستان تکان‌دهنده‌ای را می‌خوانیم:

« – ببین راستی فکر کردی که تنوعی به زندگی‌ات بدی و یکی دیگه رو پیدا کنی؟

- وا چه حرف‌ها معلومه که نه.

- ببین خوب فکر کن و بعد جواب بده. من که راضی ام.

- ا وا مگه تو این کارو کردی؟

- آره! اما هیچکس نمی‌دونه، اینقدر باحاله که نگو. مگه ما چه مونه؟

- اصلا حوصله شو ندارم. دعوا مرافعه راه می‌افته و بعدش هم طلاق.

- چرا امل بازی در میاری؟ این چیزا مدت‌هاس عادی شده. تازه اگرم بفهمه چون خودش سرش جای دیگه گرمه به روی خودش نمیاره و خوشحالم میشه.

- ببین حالم یه جوری شد، تنم یه دفعه داغ شد و نمی‌تونم حرف بزنم.

- فردا دوباره بهت تلفن می‌کنم. راجع به آنچه گفتم فکر کن.

- باشه.

و تلفن از دستش افتاد…» چاپ سوم کتاب «رک و پوست کنده» از سوی نشر آموت با شمارگان ۲۲۰۰ نسخه و قیمت ۶ هزار تومان منتشر شده است.

ساکنان تهران برای تهیه این کتاب و یا هر محصول فرهنگی دیگری(در صورت موجود بودن در بازار) کافی است با شماره ۲۰- ۸۸۵۵۷۰۱۶ سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب را تلفنی سفارش بدهند.

منبع:shahroodnews.ir

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • پاسخ 0
  • ایجاد شده
  • آخرین پاسخ

بیشترین ارسال‌ها در این موضوع

روزهای محبوب

بیشترین ارسال‌ها در این موضوع

روزهای محبوب

در تاپیک ها، اگر سوال يا نظر خاصي نداريد لطفا فقط از دکمه می پسندم و ... استفاده کنيد. نظراتي مانند مرسی، خوب بود، ممنون و ... شامل اسپم هستند و باعث کاهش کيفيت پست ها مي شوند.

بالا آوردن تاپیک ها و پست ها قبل از 48 ساعت ممنوع است و موجب حذف آنها خواهد شد.

لطفا به جای بروز کردن تاپیک های قدیمی در نظر شروع یک تاپیک جدید باشید مگر این که لازم به بروزرسانی تاپیک مربوطه باشد.

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفا قبل از عضویت و همکاری با ما قوانین را مطالعه کنید.