رفتن به مطلب
برای اطمینان افزونه حرفه ای Yoast SEO Premium + extensions و قالب حرفه ای BeTheme - Responsive Multi-Purpose بصورت رایگان در سایت قرار گرفت. هر افزونه و قالب که مد نظر دارید با قیمت نصف از سایت های مشابه قرار می گیرد ×

دانلود رمان صدای پای خدا نودهشتیا

امتیاز دادن به این موضوع:


براي جلوگیری از تکراری شدن تاپیک ها قبل از ارسال از قسمت جستجوی سایت استفاده کنید. تاپیک های تکراری حذف خواهند شد.

تاپیک ها باید در انجمن های مناسب زده شوند. قبل از ارسال تاپیک عنوان انجمن را بخوانید.

ارسال‌های توصیه شده

دانلود رمان صدای پای خدا نودهشتیا

دانلود رمان صدای پای خدا نودهشتیا

دانلود رمان صدای پای خدا نودهشتیا

 

دانلود رمان صدای پای خدا نودهشتیا

خوبه خانم جون؟ ، -پس من الان تماس میگیرم قرار صحبت و این حرفها رو هم برای پنجشنبه میاندازم . زنگ بزن زودتر ، -آره خوبه بابا چشمی گفت و موبایلش را به دست گرفت و شماره آقای مهرورز را گرفت و بعد بلند شد و توی حیاط رفت. من هم فورا برای حسام نوشتم: -فکر کنم فامیل شدیم. کمی بعد جواب داد: -چطور؟ . راجع به نریمان و حدیث ، -حاج بابام داره با بابات حرف میزنه بابام چی میگه؟ ، .-اِ -نمیدونم حاج بابا تو حیاطه .ولی خدا کنه قبول کنن. -تو چرا اینقدر خوشحالی؟ نکنه از آبجیِ بنجل من خوشت اومده؟ -من که هنوز نفهمیدم تو چرا انقدر با حدیث لجی؟ ولی خوشحالی من برای اینه که توی ازدواج ماهم مشکلی پیش نمیاد. . من دیگه باید برم سرکلاس فعلا بای ، -آها از اون لحاظ که آره خیلی خوبه -بای. حاج بابا هم همان لحظه وارد خانه شد و گفت مثل اینکه حدیث هم حرفی نداره ، -قرار رو گذاشتم برای همون پنجشنبه شب لبخند روی لبهای نریمان عمیقتر شد .توی دلم قربان صدقه این لبخند رفتم و خدا را برای این روزها شکر کردم .غافل از اینکه تمام اینها آرامش قبل از طوفان بود؛ غافل از اینکه قرار بود چه بلای آسمانیای سرمان خراب بشود و خودمان بیخبر بودیم. *** داری چیکار میکنی؟ ، -بدو دیگه نفس کیفم را برداشتم و از اتاق خارج شدم. -اومدم دیگه مامان جان چقدر غر میزنی! غر نزنم؟ ، -یک ساعته دارم میگم ؛ بجنب بابات تو ماشین منتظره .تازه از اون تو در شدی ! نباید حاضر بشم؟ مثلا بله برون داداشمهها ، -خب -خیلی خب زود باش از جای جواب من و دادن. خندیدم و همرا مامان از خانه خارج شدیم .کفشهای مشکی عروسکیم را پوشیدم و رفتیم سوار پژو بابا شدیم. لبخند از روی لبهای نریمان کنار نمیرفت؛ یعنی آنقدر توی همین زمان کم به حدیث وابسته شده بود؟ آره اینها که ، چرا که نه؟ من خودم در عرض همین ده ماه دوستی با حسام یک روز صدایش را نشنوم میمیرم ،خب دیگر جای خود دارند و میخواهند ازدواج کنند. حاج بابا: -کجایی قندک

 

نوشته دانلود رمان صدای پای خدا نودهشتیا اولین بار در نودهشتیا| 98ia | دانلود رمان جدید. پدیدار شد.

نمایش متن کامل

سلام به همه 8->

یه مدت نبودیم L-)

الانم نیستیم :-?

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در تاپیک ها، اگر سوال يا نظر خاصي نداريد لطفا فقط از دکمه می پسندم و ... استفاده کنيد. نظراتي مانند مرسی، خوب بود، ممنون و ... شامل اسپم هستند و باعث کاهش کيفيت پست ها مي شوند.

بالا آوردن تاپیک ها و پست ها قبل از 48 ساعت ممنوع است و موجب حذف آنها خواهد شد.

لطفا به جای بروز کردن تاپیک های قدیمی در نظر شروع یک تاپیک جدید باشید مگر این که لازم به بروزرسانی تاپیک مربوطه باشد.

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفا قبل از عضویت و همکاری با ما قوانین را مطالعه کنید.