رفتن به مطلب
برای اطمینان افزونه حرفه ای Yoast SEO Premium + extensions و قالب حرفه ای BeTheme - Responsive Multi-Purpose بصورت رایگان در سایت قرار گرفت. هر افزونه و قالب که مد نظر دارید با قیمت نصف از سایت های مشابه قرار می گیرد ×

دانلود رمان بنفشه نودهشتیا

امتیاز دادن به این موضوع:


براي جلوگیری از تکراری شدن تاپیک ها قبل از ارسال از قسمت جستجوی سایت استفاده کنید. تاپیک های تکراری حذف خواهند شد.

تاپیک ها باید در انجمن های مناسب زده شوند. قبل از ارسال تاپیک عنوان انجمن را بخوانید.

ارسال‌های توصیه شده

دانلود رمان بنفشه نودهشتیا

دانلود رمان بنفشه نودهشتیا

دانلود رمان بنفشه نودهشتیا

دانلود رمان بنفشه نودهشتیا

صدایی که می توانست صدای بنفشه باشد…
دقیقا بنفشه بود….
یکی از ترانه های خواننده معروؾ رپ را با ؼلطهای فراوان باز خوانی می کرد .سیاوش سرش را بلند کرد و با بنفشه چشم در چشم شد .بنفشه چشم از سیاوش برداشت و نگاهش افتاد به نؽمه که وسط مؽازه روی چهارپایه نشسته بود و فنجانی در دستش بود .چشمانش را ریز کرد، یادش آمد، این خانم جوان، دوست سیاوش بود….
نگاهش روی موهای کرم کاهی نؽمه سر خورد .سیاوش با شیطنت گفت :علیک سلام
بنفشه چشمانش را برای سیاوش، چپ کرد .سیاوش به خنده افتاد .نؽمه ابرویش را بالا برد و جرعه ای از قهوه اش نوشید .
از این حرکت بنفشه خوشش نیامده بود .مخصوصا که در نظرش بنفشه آنقدر بی ادب بود، که به هیچ کدام سلام هم نکرده بود.
شایان رو به بنفشه کرد :بازم کلیدتو جا گذاشتی؟
-من اولین بارمه کلیدمو جا می ذارم
شایان بینی اش را پر صدا بالا کشید .
سیاوش رو به بنفشه کرد :قهوه می خوری؟
بنفشه عق زد :اییییییی، خوشم نمی یاد
نؽمه ابرو در هم کشید :من دارم ازین قهوه می خورما، وسط خوردن که از این اداها در نمیارن
بنفشه خواست جواب نؽمه را بدهد، شایان میانه را گرفت :ناهار خوردی؟
بنفشه با اخم جواب داد :نه، ناهار نخوردم
-چی می خوری؟ ساندویچ سوسیس می خوری؟
-نه، چیزی نمی خورم، می خوام یه چیزی بهت بگم
قبل از اینکه شایان جواب دهد، نؽمه به میان حرفشان پرید :آقا شایان، اینجا رو با سیاوش دنگی خریدین
شایان با حواس پرتی پاسخ داد :بعله، دنگیه
بنفشه پافشاری کرد :بابا، گوش کن، من می خوام منو یه جایی ببری دوباره نؽمه به میان حرفشان پرید :به نظرتون بوتیک شما تو این پاساژ جواب می ده؟ اینجا بوتیک زیاده ها
-آره، همه جانبه بررسی کردیم
بنفشه کم کم عصبانی می شد :بابا، منو می بری پیش مامان تا ببینمش؟
شایان با تعجب به بنفشه نگاه کرد.
او را به نزد رعنا ببرد؟
باز هم همان خواسته ی همیشگی؟
این بچه چرا نمی فهمید که او رعنا را به همراه همه ی خاطراتش، در زباله دانی ذهنش، دفن کرده است.
قبل از اینکه شایان جواب دهد، صدای نؽمه دوباره پنجه به اعصاب بنفشه کشید :فکر سود و زیانش هستین؟
ناگهان بنفشه منفجر شد :اه، مگه نمی بینی دارم با بابام حرؾ می زنم؟ با اون صدای زشتت همش می پری وسط حرؾ ما
با شنیدن این حرؾ نؽمه سنکوب کرد .سیاوش سعی کرد خودش را کنترل کند تا نخندد، اما ثمره ی تلاشش صدای ناهنجاری بود که از گلویش خارج شد .نؽمه احساس حماقت کرد .در برابر یک دختر بچه ی بی ادب اینطور ضایع شده بود .و بدتر از آن حرکت سیاوش بود که هیچ عکس العملی نشان نداد، به جز همان صدای خنده داری که از ته حلقش به گوش رسیده بود

نوشته دانلود رمان بنفشه نودهشتیا اولین بار در نودهشتیا| 98ia | دانلود رمان جدید. پدیدار شد.

نمایش متن کامل

سلام به همه 8->

یه مدت نبودیم L-)

الانم نیستیم :-?

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در تاپیک ها، اگر سوال يا نظر خاصي نداريد لطفا فقط از دکمه می پسندم و ... استفاده کنيد. نظراتي مانند مرسی، خوب بود، ممنون و ... شامل اسپم هستند و باعث کاهش کيفيت پست ها مي شوند.

بالا آوردن تاپیک ها و پست ها قبل از 48 ساعت ممنوع است و موجب حذف آنها خواهد شد.

لطفا به جای بروز کردن تاپیک های قدیمی در نظر شروع یک تاپیک جدید باشید مگر این که لازم به بروزرسانی تاپیک مربوطه باشد.

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفا قبل از عضویت و همکاری با ما قوانین را مطالعه کنید.