جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اطمینان'.
1 نتیجه پیدا شد
-
آی اسپورت- تاریخ سازی به همین راحتی نیست، در ابتدای امر هم به یک مجموعه نمیگویند شما در حال ورق زدن برگ درخشانی از تاریختان هستید. اما وقتی چهارمین بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل کره جنوبی به پایان رسید، از همان ورزشگاه پیر آزادی و در خنکای دلپذیر و پاییزی تهران، میشد بوی مسکو را استشمام کرد. بوی جام جهانی. بوی خوش نخستین (خوب دقت کنید به این قید زمان) صعود متوالی به بزرگترین آوردگاه جهانی. در حالت سکون چیزی به اسم رویا وجود ندارد و این چیزی نیست جز نسبت کمبودهای ما به آرزوها. در برزیل به صعود متوالی رویا نمیگویند، نامش انجام وظیفه است و در صورت عدم وقوعش فاجعه تمام عیار کشور قهوه. در آنجا با وجود ۵ قهرمانی در جامهای جهانی، به بالا بردن ششمین جام را میگویند رویای بسیار نزدیک و دست یافتنی. حجم پول ربطی به صعود ندارد این مقدمه طولانی لازم بود تا در همین ابتدا، سطع واقعی فوتبالمان به مخاطب گوشزد شود. کوروش و داریوش را فراموش کنید، فوتبال ربطی هم به تمدن چند هزار ساله ندارد، یک ورزش به ظاهر ساده که برای موفقیت در ان میبایست برنامه بلندمدت ٢٠ الی ٣٠ ساله گذاشت و تازه در صورت متحمل شدن این همه هزینه باور نکردنی، ضمانتی مبنی بر موفقیت قطعی وجود ندارد؛ نمونه دم دستی میخواهید همین کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس که شاید دو برابر ارژانتین هزینه میکنند اما اتفاقی شگرفی رخ نمیدهد. شاید در خاورمیانه و به گفته رضا کیانیان در آن سکانس تاریخی فیلم تحسین شده،، آژانس شیشهای،،، این کشورهای گوگولی مگولی، کمبود نیروی کافی و استعداد زبده، دلیل اصلی این نقصان معرفی شود اما چین با جمعیت قاره گونهاش چه؟ میلیاردها دلار در یک دهه اخیر بین یک میلیارد و سیصد میلیون نفر هزینه میکنند و دست آخر در خانه خودشان، در بهت و ناباوری به جنگ زدهترین کشور جهان میبازند! این را با چه فلسفهای باید توجیه کرد؟ ۴ هفته از بازیهای مقدماتی جام جهانی ٢٠١٨ روسیه گذشته و چین پایینتر از سوریه در قعر جدول است. اینها واقعیتهای بیرحم فوتبال است. قابل توجه منتقدان قسم خورده کارلوس کى روش که ماشین حساب در دست دارند و مرتب قیمت قرارداد او را محاسبه میکنند و نتیچه گیری میکنند؛ چوب هم بود باید با این هزینهها ایران را برای اولین بار بصورت متوالی به جام جهانی میبرد! انچه در جنوب خلیج فارس و جدیدا در شرق آسیا رواج یافته، آینه تمام قدی از رابطه معکوس پول موفقیت در کوتاه مدت است. خدمت بزرگ کى روش ایران با هدایت کارلوس کی روش برای چهارمین بار متوالی از سد کره جنوبی گذشت. با این پیروزی تاریخی، حالا ما به صورت تنها در صدر جدولیم. اهمیت این برد در کجا بود و چرا باید از ان بعنوان گردنه تاریخی فوتبال ایران یاد کرد؟ ازبکستان سایه به سایه ما در حال تقلا برای نخستین صعود تاریخش به جام جهانی است واگر هفته قبل در تاشکند انها رو نمیبردیم شاید معادله کلا بهم میریخت، اما اول از سد ازبک گذشتیم و سپس در تهران و در یک روز بسیار خاص، با حفظ همه باید و نبایدها، کره را بردیم. منتقدان سرمربی تیم ملی کم میشوند منتقدان کی روش چند دسته مختلف هستند اما آن رستهای که ادلهشان به مراتب نسبت به دیگران به واقعیت نزدیکتر است، با پیش کشیدن کیفیت بازی ایران در حال لوث کردن این کمیت عالی هستند. اما یک تفاوت بسیار اساسی این بار در تیم کی روش حادث شده است. دو سه سال قبل در همین ازادی موفق به شکست کره جنوبی میشدیم اما با درخشش خیره کننده گلر و سپس کمی، شایدم بیشتر از کمی، شانس. بعنوان مثال کره با مالکیت بسیار بیشتر و خلق ٧ موقعیت گلزنی با شاید تنها دو الی سه مرحمله ما شکست میخورد وتمام. اما آیا این تیم ملی آنگونه بازی میکند؟ چه کسی میتواند بگوید در پیروزی ایران و کلا ١٠ امتیاز گرفته شده تا امروز، فلان درصد شانس به مددمان آمده است؟ استراتژی کى روش تغییر کرده است. به راحتی در هر بازی به دفعات صاحب موقعیت عالی گلزنی میشویم که یکی از آنها را به تور حریف میچسبانیم اما در آن سو چه خبر است؟ ٣۶٠ دقیقه گذشته و هنوز دروازه بیرانوند باز نشده و عجیبتر اینکه اصلا بیرانوند کاری نبوده که انجام دهد و لقب ستاره را به یدک بکشد. فقط در توپهای ارسالی ازجناحین با اسودگی بیرون میآید یک چکی به سر و صورت توپ میزند. منتقدان کی روش دیگر نمیتوانند از شالوده تدافعی بازی ایران خرده بگیرند چرا که ما به گونهای حریفان را از جلو پرس میکنیم که بعد از ٣۶٠ دقیقه به جرات هیج موقعیتجدی و قابل ذکری نصیب حریفان نشده است. همین دستا اورد یعنی کی روش در کارش یک حرفهای تمام عیار است. تعطیلی را بیجهت چماق نکنیم در مسیر تاریخ سازی ۴ گام بلند و استوار برداشتیم و با توجه به نوع بازی تیم ملی، میشود امیدوار بود که سرانجام برای اولین بار در فاصله تنها ۴سال حضور در دو جام جهانی را تجربه کنیم. ثمره تعطیلات لیگ را در هماهنگی عالی بازیکنان جستجو کنید، در استفاده غافلگیر کننده از چهار ترکیب مختلف در ۴ بازی. در کلافه کردن انالیزورهای حریف و رو دست خوردن مربیان آنان. این بار همه چیز در دست خودمان است، نباید اجازه دهیم همانند گذشته کار به روزهای واپسین بکشد. این ثمره اعتماد درست و ۵ ساله به کارلوس کی روش است، مردی که شاید حقیقتا لیگ شانزدهم را با این حجم وسیع وقفه از سکه انداخته و شاید دودش در چشم تراکتور و پرسپولیس برود اما بدون شک صعود به جام جهانی ارزشش را دارد. کی روش تا امروز مثل موتور یک ساعت خوب و خوش ساخت، ثانیه به ثانیه هماهنگ عمل کرده، میشود با انداختن باد به غبغب، گله کرد؛ مستر چرا عوض سه گل تنها بایک گل برنده شدی! میشود از کی روش خواست این بار در تاشکند بلندتر استخوان حریف چغر را که تنها باختش را ما رقم زدیم و از سد بقیه به راحتی گذشت، خرد کنیم. چه ایرادی دارد از کی روش بخواهیم حالا که سال هاست به هیچ تیمی در اسیا نباختیم، ما را از گروهمان در جام جهانی روسیه یک مرحله بالاتر ببر. اینها رویاپردازی نیست، بالارفتن سطح توقع ما از تیم ملی است، تیمی که سه سال در رنگینگ اول آسیا جا خوش کرده و قصد از دست دادنش را هم ندارد. بله اینها حق همه منتقدان است اما اول اجازه دهید کی روش طبق برنامه از پیش طراحی شده برای مدت زمان بیشتری ملی پوشان داخلی را در اختیار داشته باشد؛ ثمرهاش همین بالا رفتن توقع ماست و دیگر نمیگوییم جام جهانی خوب است اما هر ٨ سال به ٨ سال! کى روش نه تنها هواداراش را راضی کرده بلکه بخش وسیعی از منتقدان امروزیاش هم ایضا اما احتمالا همانها از حالا قلم را از نیام در آوردند تا بعد از حذف احتمالی ایران درمرحله گروهی جام جهانی روسیه و عدم صعودمان به یک شانزدهم نهایی، به کی روش بگویند ما با این پول میبایست تا مرحله یک چهارم صعود میکردیم! باور کنید این پیشبینی کاملا واقعی است و دور از انتطار نیست. با بالا رفتن سطح تلاش، حرفهایگری، و هزینههای بجا میشود تعریف رویا را عوض کرد.